۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

نقد و نگاهي به نوشته ي ايران خودرو- حميد مجيدي - مهران ع .



چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۵۳ |  |
نقد و نگاهي به نوشته ي ايران خودرو
حميد مجيدي - مهران ع .
همانگونه كه بعضي محافل فعالين كارگري و نيز- تا آنجا كه ما مطلعيم- بخشي از كارگران مي دانند، اخيرا نوشته اي با عنوان " نگاهي كوتاه به ايران خودرو از آغاز تا امروز" به قلم آقاي ابراهيم اميد(از اين پس نوشته ي ايران خودرو) منتشر شده است. تا جايي كه ما مي­دانيم تعدادي از فعالين و كارگران به نوشته­ي آقاي ابراهيم اميد چه به صورت شفاهي و چه مكتوب(1) عكس العمل مثبت نشان داده و به استقبال انجام اينچنين اقداماتي رفته اند.
فراتر از استقبال و براي تكميل اقدام انجام شده توسط ايشان لازم است با بررسي هرچند اجمالي ِ نوشته ي آقاي ابراهيم اميد و با نقدي مسوولانه و تنها به هدف تكميل اقدام ايشان و ارتقا مباحث و انتقال تجارب در جنبش كارگري، اين نوشته را نقدي مسوولانه كرد و مباحثي از اين نوشته آن را مورد نقد و نظر قرار داد.
قطعا ادامه ي بحث هايي از اين دست مي­تواند به بارورتر شدن نظريات (آنهم از خلال بحث و نقد جمعي) در ميان فعالين عرصه­ي مبارزه ي طبقاتي بيانجامد تا خود كمكي باشد به تقويت ِ روند ِ افزايش آگاهي و مبارزه‌ي طبقاتي كه مهم ترين ثمره اش همانا بسط و گسترش و قوت گرفتن روند سازمانيابي طبقاتي است.

به همين منظور به صورتي خلاصه ( وغالبا اشاره وار) نكاتي چند از نوشته ي ايران خودرو را مورد بررسي قرار مي­دهيم؛ برخي از اين نكته ها خود ناظر به مباحثي جدي تر است كه گاه حتي با اشاره بدان در ذهن خوانندگان يك مبحث قديمي و كلاسيك يادآوري ميشود. ما فقط به يادآوري اجمالي و يا برجسته كردن و يا سوال درباره ي غيبت برخي موضوعات و رويكردها ميپردازيم و با امتناع از بسط و شكافتن ِاين موضوعات دو منظور داشته ايم : اول اينكه چند موضوع و رويكردِ غايب ِمهم كه در نوشته غايب هستند آنچنان برجسته و مهم هستند كه كافي است بدان ها اشاره كرده باشيم و هيچ خوب نيست كه اهميت و برجستگيِ سوال،درمورد غيبت اين رويكرد ها در ميان توضيحات طولاني و شرحِ و نقد ها گم شود. دوما همانگونه كه پيشتر گفته شد برخي از موارد و موضوعات مورد اشاره­ي ما در اين نوشته براي خوانندگان و به ويژه فعالين بسيار آشنا هستند و بسط دادن بحث و پرداختن به اختلافات در رويكردها جايش در اين نوشته نيست. چه اينكه به اندازه ي كافي و به طور كلاسيك نقد و نظر و بحث در باره ي آنها موجود است. براي ما اصل ِ اشاره ي كُد گونه به تيترِ برخي از اين مطالب، مد ِ نظر بوده است.
چنانچه گاهي جمله يا جملاتي را به جاي جمله­ي موجود و يا در غيبت جمله­اي پيشنهاد داده ايم سعي شده به سياق نوشته ي ايران خودرو هرچه ساده تر و رو به كارگران تحرير شود و نه لزومن به غلظت و دقت متون تخصصي و تئوريك تر.اميدواريم اين پيشنهادات هم ساده از آب درآمده باشند و هم دقت علمي­شان حفظ شده باشد.
و اما نكاتي چند درباره ي نوشته ي ايران خودرو:
- يكي از نقاط مثبت اين نوشته اين است كه مي‌تواند به عنوان سندي ارزشمند، پيش روي طبقه ي كارگر و فعالين كارگري باشد تا با دقت در آن، از جمله درمورد موارد زير اطلاع يافت :
چگونگي شكل گيري يك مجتمع بزرگ صنعتي از سرمايه اوليه گرفته تا رشد نجومي سرمايه اش از راه بهره­كشيِ هرچه بيشتر از نيروي كار كارگران، ارتباط و نسبت كارگران و خانواده هايشان و تاثيرات آن برهم ،رابطه ي بين كارفرما و كارگران در دوره هاي مختلف و ميزان آگاهي طبقاتي كارگران در هر كدام ازاين دوره ها
همچنين وضعيت كنوني كارگران پس از تمامي مبارزات طي شده . كه اين موضوع كمكي است به تقويت درك درست از واقعيت فعلي اين كارگران .
- در ابتدا (ص. 6) به مقدار سرمايه گذاري اوليه كارخانه در سال 1341 كه در حدود 10 ميليون تومان است اشاره مي شود و سپس (صح.6 و9 ) عنوان مي شود كه در بهار 1354 سرمايه ي خيامي (صاحب كارخانه ) متجاوز از يك ميليارد تومان شده است.
بهترين فرصت براي يادآوي چگونگي انباشتِ سرمايه به كارگران همين­جاست. و بهتر مي­بود كه به زبان ساده اشاره شود كه اين انباشت سرمايه جز از محل ارزش اضافيِ به دست آمده از نيروي كارِكارگران نيست. كارگراني كه نيروي كار خود را به سرمايه­دار فروخته اند. در سراسر نوشته به انحا مختلف به عدم آگاهي كارگران دربعضي از موارد و نيز تلاش سرمايه­داران براي نگه داشتن كارگران در همين سطح اشاره مي­شود. از اين رو براي افزايش آگاهي كارگران جاي آن دارد كه در اين قسمت از نوشته­ي ايران خودرو، به اين موضوع مهم يعني انباشت سرمايه تنها از محل نيروي كار كارگران اشاره شود.
- در جايي از نوشته(ص.6) اشاره­ي درستي به سياست­هاي سرمايه­داردر ايجاد جدايي و تفكيك و تبعيض ميان كارگران شده است. از سويي طرفي نيز به پيش زمينه­ي روستايي بودن اكثريت كارگران اشاره مي‌شود. مي­توان اين سوال را طرح كرد : حال كه كارگران روستايي از سنت مناسبات و مبارزات و تجارب كارگري نيامده اند چه لزومي دارد خيامي ترفندهاي جا افتاده و كلاسيك سرمايه­داري را به كار بندد ؟
و اگرچه پاسخ براي فعالين بديهي است اما بازگو كردنش براي كارگران ميتواند مفيد باشد زيرا به ياد داريم اين نوشته از نوع نوشته هاي رو به كارگران است؛باري ميتوان پاسخ داد كه :
سرمايه داران از تجارب طبقه ي خودشان استفاده ميكنند؛خيامي در تهران از ترفند ها و روش هاي سرمايه‌داران در هر جاي ديگر دنيا سود مي‌جويد. سياست هاي سرمايه داران (بورژوازي) در كشورهاي مختلف كم و بيش شبيه هم است و آنها با يكديگر تجارب شان را تقسيم ميكنند و تا حد زيادي وحدت رويه دارند. به همين خاطر خيامي مانند اسلاف خودش، قبل از اينكه سنت كارگري و مبارزاتي دربرابرش قد علم كند و اعتراضاتي شكل بگيرد سعي ميكند تا حد ممكن بين كارگران تازه آمده از سنت روستايي جدايي افكند.
و به همين منوال در ادامه ميشود ادامه داد كه: چاره ي كارگران نيز ... الخ.
- به نكته­ي مثبت ديگري از اين نوشته بايد اشاره كرد: در جاي جاي نوشته­ي ايران خودرو از اوضاع و احوال و روحيات و خلق و خوي كارگران در مقاطع مختلف گزارش داده مي­شود. مثلا(ص.9) : " كارگري كه در اواخر قرن بيستم در حد برده اي است كه آقاي خود را بسيار هم دوست دارد"(تاكيد از ماست)
و اساسن نوشته ي ايران خودرو پُر است از اينگونه گزارشات از چگونگي تغيير روحيات و عادات و سطح مطالبات كارگران . اين گزارشات در تحليل اوضاع عمومي كارگران ايران خودرو و شكل و سطح مطالبات و اعتراضات آنان فاكتور بسيار مهمي است.
- در رابطه با دستاوردها و تجارب موفق جنبش كارگري دردوران بعد از بهمن 57،نوشته­ي ايران خودرو مي­توانست بحث هاي زيادتري داشته باشد. زيرا اين دستاوردها جز با مبارزه­­ي كارگران و فعالين (و نهاد هاي متبوعشان) به دست نيامده است و حتا شرح كوتاهشان به عنوان انتقال تجارب و مواردي جهت اثبات اينكه مبارزه ي كارگري مي­تواند منجر به پيروزي شود حائز اهميت است.
- نوشته مذكور مي­توانست به مساله­ي جنگ و تاثير آن در كارگران ايران خودرو اشاره اي كند. مثلا از جمله اينكه كارگران در سال 65 تحت چه شرايطي و با چه ترفند هايي طرح بازخريد را، آنهم بدان وسعت (6000 نفر)پذيرفتند؟ اين مورد و اشاره به روش ها و ترفند هاي مديران مي­تواند براي كارگران تجربه­ي خوبي باشد.(ص.11)
- در نوشته به درستي به نقش عوامل سرمايه، در ناآگاه نگه داشتن كارگران اشاره مي­شود.(ص12) "كارگر...به بركت حكومت شاه وخيامي و ادامه­ي سياست­هاي آنان توسط حكومت جديد،هيچ چيز از بيمه­ي بيكاري نمي­دانست،سنديكا و اتحاديه و شوراي كارگري نداشت..."
البته اين يك اصل بديهي است كه سرمايه­داري نمي­خواهد كه كارگران هيچ گونه آگاهي داشته باشند. اما جاي يك اصل اساسي ديگر در نوشته خالي است: اهميت و ضرورت حضور نيروها و عناصر پيشرو جنبش كارگري در محيط هاي كاري و انتقال اگاهي و تجارب به كارگران توسط انان .
چرا اين نوشته در اين­باره سكوت مي­كند؟
آيا سكوت آگاهانه و يا حتا ناخواسته در اين مورد به معني باور داشتن ،اتكا و اكتفا به حركات خودبخودي نيست؟
- يكي از نكات مثبت نوشته­ي ايران خودرو اشاره به تاكتيك­هاي سرمايه داري بعد از دوران جنگ است. در واقع در اينجا به الزام همسو شدن هرچه بيشترسرمايه­داري داخلي با سرمايه داري جهاني اشاره ميشود؛شايسته بود اگر در اين­مورد به نكات مهم ديگر و مصداق­هاي عيني از اين شگردها هم اشاره مي­شد:ايجاد جو رعب و وحشت،ترفند هاي مختلفي كه كارفرمايان جهت پيشبرد طرح بازخريد و بازنشستگي هاي پيش از موعد به كار مي بندند.اين موارد براي تجربه اندوزي بسيار مهم اند. همچنين كارفرمايان براي براورده كردن نيازشان به چه كارهايي دست ميزنند. مثلا با آمدن غروي "چگونه كارخانه جان تازه اي مي­گيرد".(ص.13) و در واقع او با روش هاي مخصوص سرمايه داري چگونه از طريق اعمال قراردادهاي موقت و يا شيوه هايي چون بر سر كار آوردن شركت هاي پيمانكاري ،به بالا بردن توليد و تشديد استثمار كارگران و پايين كشاندن امنيت شغلي به خواسته هاي خود دست مي­يابد.
- مورد قابل ذكرِ ديگر(ص.14،15 و 16) اين است كه يكي از خواست هاي كارگران طرح طبقه بندي مشاغل و مخالفت با گران شدن كرايه خانه ها در پيكان شهر ذكر و در ادامه به سلسله اعتراضات زنان و خانواده هاي كارگران در پيكانشهر اشاره ميشود. در اين­جا چند نكته­ي مهم قابل ذكر است:
1- نكته­ي مثبت اين است كه كارگران مشكلات كاري­شان را با اعضاي خانواده در ميان گذاشته اند
2- اعضاي خانواده­ي كارگران به دليل اينكه در يك مجتمع كارگري واحد زندگي مي­كنند مسائل­شان را با هم در ميان مي­گذارند و اقدام همزمان و متحدانه انجام مي­دهند.
3- با وجود حركت­هاي اعتراضي خانواده­هاي كارگران براي كسب خواسته­هاي خود،علاوه بر قطع تلفن كارخانه و مواردي فني از اين دست،چه موانعي بر سر راه كارگران در محيط كار وجود داشته كه هيچگونه عملي در راستاي پيوستن به اعتراض همسران­شان و همراهي با آنان انجام نمي­دهند؟ خوب است اين مورد توسط گردآورنده­ي نوشته بررسي شود.
- در بخشي از نوشته­ي ايران خودرو(ص.20) شرح داده مي­شود كه در بدو ورود غروي و نيز در دوره­ي مديريت­اش مبارزات متعددي عليه او صورت گرفت."اما در مجموع فعاليت­هاي غروي باعث شد تا اين مبارزات از خاطر كارگران پاك شود و هنگامي كه{غروي} مجبور به ترك ايران خودرو شد مديري محبوب بود "
مي­دانيم و از نوشته نيز برمي­آيد كه غروي سياست هاي ضد كارگري ِ جدي اي را دنبال و تثبيت كرده ، با توجه به گزارش اين نوشته اما،در هنگام ترك ايران خودرو مديري محبوب بوده است.بهتر است علل اين محبوبيت شرح داده شود. چرا كارگران او را دوست ميداشته اند؟ بايد بدين سوال پاسخ داد. براي ما و همه ي مبارزين در عرصه­ي جنبش كارگري كشف و بررسي عوامل اينگونه معضلات راهگشاست.
از جمله پاسخ­ها بدين وضعيت نبود يا كم رنگ بودن نقش عناصر آگاه و فعال است كه جاي آن دارد در اينگونه نوشته ها بدان اشاره شود.
- در نوشته(ص.22) به اعتراضات سال­هاي 84 و 85 كارگران در پاسخ به تشديد استثمار اشاراتي مي­شود.در واقع كارگران ايران خودرو به انجام اضافه­كاري اعتراض مي­كنند. در حالي كه درست در همين مقطع در كارخانجات ديگر، كارگران به عدم امنيت شغلي اعتراض دارند. در واقع در ايران خودرو براي كار اضافه نكردن مي­جنگند و در جاهاي ديگر براي داشتن كار.خوب است پس ازذكر اين واقعيت نكته­اي را يادآور شويم: در سيستم سرمايه­داري به شكل­هاي مختلف به حقوق و مطالبات كارگران تجاوز مي­شود. حتا در همين مقطع زماني ذكر شده ، يعني نيمه­ي اول دهه­ي هشتاد، در ايران خودرو نيزاعتراضاتي وجود دارد و لازم است اين اعتراضات سازماندهي شود. مخصوصا اين نكته براي آن دسته از فعالين كارگري بايد مد نظر قرار گيرد كه تنها به كارخانه هاي بحران زده اهميت نشان مي­دهند. ذات نظام سرمايه­داري در بحران و بحران آفريني است. عناصر ِ اگاه بايد در محيط هاي كاري مختلف دست به سازماندهي و آگاهي دهي بزنند.
-در جايي از نوشته­ي ايران خودرو(ص.25) به وقايع بعد از انتخابات رياست جمهوري پرداخته مي­شود. در اينجا خواننده كه منتظر شنيدن تصويري واقعي از نوع نگاه كارگران به وقايع و شرايط روحي كارگران در برخورد با وقايع است تا بتواند با تحليل دقيقتر با شرايط ذهني كارگران ايران خودرو آشنا شود،فقط و فقط با يك كلي گويي در نوشته روبرو مي­شود. در نوشته از ارعاب و تهديد و برخورد امنيتي و نيز به طور كلي از شور و هيجان كارگران صحبت مي­شود اما گفته نمي­شود نگاه كارگران و يا برآيند و ميانگين نظر انان درباره‌ي اتفاقات چه بوده است.
-در بخشي از نوشته كه حجم نسبتا زيادتري از كل مطلب را در بر دارد(ص.32) از پس اشاره به اعتراضات مشهور كارگران ايران خودرو به دليل كشته شدن چند تن از همكارانشان،به مطالبات كارگران و بيانيه­هاي انان اشاره مي­كند.از جمله برخي از اين مطالبات بدين شرح است:1- تشكيل شوراي كارگري2-لغو پيمانكاري 3- استخدام قراردادي­ها4- افزايش دريافتي،حداقل برابر با شركت سايپا و ...
در اينجا براي خواننده مبهم است كه آيا خواست كارگران شوراي واقعي كارگري است ؟ كه در اينصورت ما را متوجه درك بالاي كارگران از تشكل كارگري ميكند.و يا اينكه اينگونه نيست و همانطور كه مي­دانيم و از نوشته­هاي كارگران و بيانيه­هاي آنان نيز برداشت مي شود و در نوشته نيز به طور مبهم مشخص است، خواست كارگران درخواست تشكيل شوراي اسلامي كار است. به نظر مي­رسد نويسنده با مبهم گذاشتن اين بخش از واقعيت و يا روشن نكردن مفهوم و منظور كارگران از لفظ شورا،خواننده را از درك واقعيت دور كرده اند. درست تر اين بود كه براي گزارشي درست و عيني به جنبش كارگري واقعيت را به صورت روشن و شفاف بيان مي­كردند.در انتها نيز اعلام مي­شود كارگران مي­توانستند حالا كه تنور داغ است...با شعاري مانند " شورا شورا يك هفته" او {نجم­الدين} را وادار كنند تا زمان يك هفته را بپذيرد. در اين بخش نيز اين طوردر ذهن تداعي مي­شود كه نويسنده صرفا لفظ شورا برايش خوشايند است تا محتواي آن؛ در حالي كه بهتر بود ايشان به اشاره و توضيحي درباره ي ماهيت و عملكرد شوراي اسلامي كار مي­پرداخت و با شرح و يا اشاره­اي مختصر به مفهوم تشكل مستقل از دولت و كارفرما و با معرفي شوراي واقعي كارگري نقش سازنده تري را در نوشته­ي خويش ايفا ميكرد.
بايد صريحا اعلام شود كه - همانگونه كه همگان ميدانند -منظور كارگران از كلمه­ي شورا همان شوراي اسلامي كار بوده است.همانگونه كه در صفحه ي 19 نوشته وقتي درباره ي سال هاي بعد از سال 68 و از شوراي اسلامي كار سخن گفته ميشود خود نويسنده نيز در شش بار اشاره، لفظ شورا را استفاده مي­كند و فقط در ششمين بار است كه نام كامل يعني شوراي اسلامي كار را بيان مي­كند.سوال اينجاست كه چرا در بخش مربوط به اعتراضات و درخواست احياي شوراي اسلامي كار كه كارگران ايران خودرو با نام شورا آن را نام مي­برند،نويسنده اين مورد را تصريح نكرده است؟
- در بخش هاي پاياني نوشته­ي ايران خودرو (در ص 39) اشاره شده كه مبارزات كارگران ايران خودرو خود جوش است و بدون ارتباط كارگران با يكديگر و مشمول سنت سازمان نيافتگي مبارزات كارگران ايران.
در اينجا هيچ اشاره اي به لزوم نقش آفريني عناص پيشرو كه خودشان نيز لزومن بايد سازمانيافته فعاليت كنند نمي­شود.
همچنين در طول نوشته، ما به تاكيد نويسنده به نقشِ نيروي آگاهي و شكل و انسجام پيدا كردن كارگران در جهت پيشبرد مبارزات­شان مواجه نمي­شويم. همچنين صحبتي از نقش فعالين كارگري در نوشته نشده است.
در جمع بندي نوشته ( ص.40) به درستي به نقش سرمايه­داري و استبداد و اختناق ، در جلوگيري از رشد آگاهي و اتحاد كارگران اشاره مي­شود. اما اين كافي نيست. آيا مگر قرار است سرمايه داري خود دست در كار آگاه كردن كارگران شود؟!
بايد صريحا به تاكيد بر نقش عناصر آگاه در امر مبارزه پرداخت و گرنه چيزي جز مبارزه­ي خود به خودي و هرازچندگاهيِ كارگران باقي نخواهد ماند. با استناد به همين نوشته مبارزه كارگران ايران خودرو در مقاطع گوناگون همواره وجود داشته و حتا در مواردي نيز به اشكال متحدانه بوده اما كماكان سازمانيابي و اتحاد آگاهانه ي كارگران به درجه­ي متناسبي با اين تاريخچه و تجارب نرسيده است.
پس بايد به اين سوال پاسخ داد كه معضل چيست؟ و راهكار اصلي براي برون رفت ازاين اوضاع چيست ؟
نوشته­ي ايران خودرو در اين مورد به كلي گويي مي­پردازد و همانگونه كه شرح داديم به طور كلي درباره ي نقش عناصر اگاه در پيشبرد مبارزه سكوت كرده است.
باري عناصر پيشرو در درون كارخانه و عناصر و فعالين كارگري ديگر كه خود را براي پيشبرد مبارزه­ي طبقاتي سازماندهي كرده اند بايد در مبارزات روزمره­ي كارگران دخالت و از مطالبات آنها دفاع كنند؛اتكا و اميد به جنبه­ي خود به خودي مبارزات كارگران روش و رويكردي ضد ِ مبارزه ي طبقاتي است.
شايسته بود در اين نوشته­ي ارزشمند، اين امر نيز صريحا بيان مي­شد.
سخن پاياني:
نوشته­ي ايران خودرو جزو مواردي است كه مي­تواند در انتقال آگاهي به "بدنه"­ي كارگري نقشي مناسب ايفا كند.لازم است با نقد و واكاوي اين دست نوشته ها ،وظيفه­ي خود در پربار كردن مطالب آموزشي-ترويجي كارگري را انجام دهيم.
ما در اين نوشته سعي كرديم به صورتي اجمالي به برخي از مهم­ترين نقاط مثبت اين نوشته و همچنين كاستي­هايي كه در آن وجود دارد اشاره كنيم .اميد كه توانسته باشيم در اين مجال كوتاه به مقصد خود دست يافته باشيم.
حميد مجيدي،مهران ع .
28 شهريورماه 90
پي­نوشت:
(1) – از جمله مطالبي كه درباره­ي نوشته­ي ايران خودرو نوشته شده است مي­توان اين موارد را ذكر كرد:
" درباره ي نوشته ي ابراهيم اميد در مورد ايران خودرو" – نوشته­ي مهران.ع
http://khamahangy.com/index.php?option=com_content&view=article&id=283:1390-06-03-01-26-21&catid=11:1389-12-23-23-55-51&Itemid=30
و نوشته­ی رامین کوهیاری : http://www.ofros.com/maghale/kuohyari_bahane.htm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر