۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

پیام کانون دوستداران کمیته های سوسیالیست داخل کشور به جوانان معترض ترکیه:

حضورمتشکل طبقه کارگردر میدان مبارزه، برای پیروزی ضروری است!
در این چند سال اخیر شاهد کشمکشهای فراوانی در سطح جهانی هستیم. انواع وا قسام دیکتاتور، شاه، شیخ و ملا وحتی دولتهای دمکراسی نمای سرمایه به زیر کشیده شده و یا حکومتشان به لرزه افتاده است. هرروز شعله اعتراض و مقابله با بیحقوقی ها اجتماعی، بیکاری، فقر و تنگدستی و... بالا گرفته و خواست یک زندگی انسانی همراه  با نان و آزادی فریاد زده میشود.
دنیای وارونه کاپیتالیستی امروز برهبری نئولیبرالیسم اقتصادی با آنچنان بحران سیاسی و اقتصادی روبرو گشته که وعده های تو خالی سردمداران اش  نقش بر آب شده و رنگ باخته است. توهمات مردم بیشتر و بیشتر نسبت به سیستم حاکم درحال فروکش است. کارگران شاغل و بیکار، جوانان و دیگر شهروندان به اشکال مختلف روی این کره خاکی ستون کاخها و پارلمانها را به لرزه انداخته اند. وعده های پوچ چندین ساله سرمایه و دولتهایشان که تنها آلترناتیو، سرمایه داری است که سیاستی جز ستم و استثمار، فقر و فرودستی، بیکاری و بی خانمانی، جنگ وهرج و مرج ... به همراه ندارد، دیگر خریداری ندارد. بار دیگر نیروهای اجتماعی به میدان آمده و خواسته ها و مطالبات خود را در خیابانها و میدانهای شهرها فریاد میزنند.
جنبش کارگری بنا به شرایط واقعی و عینی اش هیچگاه با طبقه حاکم، طبقه سرمایه دار سر سازش نداشته است و در کشمکش دائمی و روز مره بوده است، اما امروز دیگر نیروهای اجتماعی نیز به صحنه مبارزه آمده اند و این خود یعنی شکست پروژه های سیاسی و اقتصادی دولتهای حاکم با رنگ و بوهای مختلف اما در پایه متحد، که جز کسب سود بیشتر برای صاحبان سرمایه و قوی کردن مالکیت خصوصی شان ارمغان دیگری ندارند. اما اکثریت جامعه ازهیچ امکان اقتصادی و رفاهی ابتدایی برخوردار نیست
نیروی اجتماعی عظیمی که در سراسر دنیا به میدان آمده بدرست نوک حمله خود را توجه سیستم حاکم و دولتهای موجود کرده است، اما بعلت عدم حضور نیروی سیاسی طرفدارواقعی منافع مردم، نیروئی که استراتژی و سیاست مبارزه طبقاتی تا نابودی این دولت ها داشته باشد. نیروهای طرفدار نظم موجود، این نیروی اجتماعی فداکار  و از جان گذشته را فریب داده  و از هدف اصلی دور کنند. زیرا که کم نیستند احزاب چپ و راست که در این دولتها حل شده و خود جزیی از ابزار ستم و استثمار و مبلغ سکوت و دعوت مردم به تحمل بیشتر و یا با وعده های تو خالی در انتخابات نمایشی پارلمانی شان هستند و پلاتفرمهای کاسب کارانه چیزی برای شهروندان به ارمغان ندارند.
اما اگر قدری با دقت نگاه شود می توان درک کرد و فهمید که کشمکش دنیای امروز نیز کماکان میان دو طبقه اصلی جامعه در جریان است، یک طبقه که با ابزار سرکوب ارتش و پلیس و... تمامی نعمات اجتماعی را به تملک خود در آورده و طبقه دیگرکه یک زندگی آزاد و برابر برای تمامی شهروندان را خواهان است و منافعش در این است که تمامی انسانها از نعمات جامعه برخوردار باشند. جنگ اصلی جامعه که طلیعه های آن نمایان شده اند، در واقع در بین کار و سرمایه  جریان دارد که هیچ آشتی و دوستی طبقاتی بین آنها نمیتوانند وجود داشته باشد. حیات آنها در جدال و نبرد با یکدیگر معنا پیدا میکند. در این جدل و نبرد همیشگی پیروزی جبهه کار است که می تواند نان و آزادی برای همه شهروندان فراهم کند، اگر نه چه بسا که نابودی در انتظار جامعه بشری باشد و حتا کره زمین  به نیستی کشیده شود. سرمایه وسیله این را در زرادخانه های اتمی خود هم اکنون ذخیره دارد.
نیروهای اجتماعی موجود مانند جوان، زنان و اقلیتهای ملی و... منافعشان در گرو اتحاد و همراهی با طبقه کارگر است که تولید و چرخ اقتصاد جامعه  اسا ساً بر نیروی کار این طبقه بنا نهاده شده می چرخد. اما خود و خانواده اش از محروم ترین در شرایط موجود اجتماعی است. دریاری وهمراهی با این طبقه است که جامعه انسانی میتواند معنی یابد.
طبقه کارگر درکشمکشها موجود نقش مهمی دارد و باید بتوانند سازمانها و تشکلات خود را با نیروی خود ایجاد نماید و حزبی که بدست خود کارگران ایجاد گردد و فرق خود را با احزاب موجود که فقط نام کارگر را یدک میکشد را در عمل به کل جامعه نشان دهد. طبقه کارگر متشکل در سازمانهای طبقاتی خود با شرکت خویش بعنوان یک طبقه در جنبش جاری است که میتواند به کل جامعه نشان دهد که در همراهی با او منافعشان تامین گشته و میتوانند از یک زندگی انسانی و مرفه برخوردار گردند. طبقه کارگر متشکل با اعتصابات خود می تواند چرخ جامعه را از حرکت باز دارد، تولید و توزیع را مختل نماید و زمینه را برای در هم شکستن دولت بورژوائی و لغو شرایط موجود اجتماعی آماده گرداند. جامعه ای به دست کارگران و دیگر نیروهای اجتماعی متحد ش ساخته خواهد شد که شهروندان از کار، مسکن، بهداشت، آموزش، بازنشستگی مناسب و... برخوردار گردند.
برای پیروزی واقعی این حرکتها و اعتراضات و به زیر کشیدن  دولتها ی موجود و به مالکیت جمعی در آوردن ابزار تولید و رسیدن به یک جامعه انسانی  نیاز به سازمانیابی توده ای و طبقاتی است. و گرنه بار دیگر دولت و احزاب طبقات دیگر این اعتراضات و انقلابات آغاز گشته را به انحراف و شکست خواهند برد. آنچنان که در طول تاریخ چنین تراژدی بارها و بارها تکرار گشته است. ما کارگران سوسیالیست ایران چنین تراژدی را با شکست انقلاب توده ای سال 1979 با صدها هزار کشته از بهترین رفقایمان و زندگی 70 درصدی  زیر خط فقر که علت اصلی آماده نبودن از جنبه سازمان یابی سیاسی و حزبی طبقه مان بوده را تجربه کرده ایم. رژیم قرون وسطائی جمهوری اسلامی سرمایه، انقلاب مردم را متوقف کرده و ضد انسانی ترین شرایط را برجامعه حاکم نموده است. بدون یک طبقه کارگر متشکل ومتحد انقلاب در عصرما که جزانقلاب اجتماعی نیست، به پیروزی نخواهد رسید. 
 رفقای کارگرو همرزمان جوان
 در مبارزه برای پیروزی چنین انقلابی درهر کجای کره زمین تونس، قاهره، مادرید، پاریس، آتن ومیدان سرخ تقسیم دراستانبول که پل دوقاره است، ما در کنار شما هستیم. دستتان را به گرمی می فشاریم و برای یک جامعه انسانی دست در دست هم  به پیشواز نبرد نهائی می رویم. پیروزی ما در نبرد آگاهانه و سازمانیافته طبقاتی امان است. 


کانون دوستداران کارگران سوسیالیست
8 جون 2011
kargaranesocialist.blogspot.com
kanonedostdaran@gmail.com
Facebook: kanone dostdaran
Twitter: kanonedostdaran
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر